غزل عاشقانه
بي اعتنايي به عشق
آندم كه عشق آمد، هيچ اعتنا نكردم
وقتي كه دور مي شد، او را صدا نكردم
از آسمان چشمش، صدها ستاره باريد
قلب شكسته ام را، با آن دوا نكردم
با شوق مي نوشتم، هر روز قصه اي نو
خودكار و دفترم را، يكدم رها نكردم
تصوير سبز يك برگ، جاريست در وجودم
آن خاطرات خوش را، از خود جدا نكردم
يك عمر آسمان را، چون بي ستاره ديدم
از قلب خود بپرسم، آيا خطا نكردم؟
سروده: حسين فريدوني
برچسب: ،
امتیاز:
بازدید:
+ نوشته شده: ۳ ارديبهشت ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۵:۳۱ توسط: مينيس وبلاگي در زمينه علمي آموزشي و مطالب سرگرمي از قبيل بيوگرافي داستان و حكايت و مطالب خواندني جالب ميباشد. موضوع: