جگونهگي بوجود امدن مركزگرايي در ايران
در اين مطلب به فرايند بوجود امدن اين باور در ميان احزاب سياسي و گروههاي انزمان به طور خلاصه پرداخته ميشود
اين گروهها از چهار حزب سياسي تشكيل ميشدند:محافظه كاران از حزبي با اسم بي مسماي حزب اصلاح طلبان، اصلاح طلبان از حزب تجدد، راديكالها از حزب سوسياليست، و انقلابيون از حزب كمونيست
از جمله برنامههاي حزب تجدد ترويج زبان فارسي به جاي زبانهاي محلي در سراسر كشور بود. سه روزنامه بانفوذ آرمانهاي كلي اصلاح طلبان را تبليغ ميكرد: ايرانشهر كه حسين كاظم زاده ديپلمات سابق سفارت ايران در لندن، حامي ادوارد براون، و برادر دمكراتي برجسته كه خياباني از تبريز تبعيد اش كرده بود؛ از ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۶ در برلين انتشار ميداد. فرنگستان كه مشفق كاظمي عضو جوان هيات ديپلماتيك از ۱۳۰۳ تا ۱۳۰۵ در آلمان منتشر ميكرد. وآينده كه دكتر محمود افشار يزدي استاد علوم سياسي در تحصيلكرده اروپا در سال ۱۳۰۴ در تهران بنياد گذاشت.ايرانشهر گرچه در برلين انتشار مييافت، تقريباً در چهل شهر ايران پخش ميشد، موضع مجله در تراز موضوعاتي كه مطرح ميكرد، آشكار بود در اين نوشته بخشي از ايدولوژي اين گروه را ميتوان به خوبي مشاهده كرد
در اين بخش ميتوان بخشي از سياستهاي ان احزاب و گرههاي به اسطلاح مترقي انزمان كه در مجله فرهنگستان بچاپ ميرسيده است را ميتواند مشاهده كنيد
نخستين مقاله مجله اظهار داشته است كه ايران خود را از استبداد سلطنتي رهانيدهاست اما اكنون به ديكتاتور انقلابي (همچون
موسوليني) نياز دارد كه تودههاي ناآگاه را به زور از چنگ روحانيت خرافاتي برهاند. فقط اوست كه ميتواند نگرشي نوين، مردمي متجدد، و ملتي متجدد به وجود آورد. ايده آل يا مطلوب اجتماعي ما حفظ و تكميل وحدت ملي ايران است... (كه موجب تشكيل امپراطوري و ملت بزرگ آلمان، ايتاليا و ... شد) مقصود ما از وحدت ملي ايران وحدت سياسي، اخلاقي، و اجتماعي مردمي است كه در ايران اقامت دارند.
اين بيان شامل دو مفهوم ديگر است كه عبارت است از حفظ استقلال سياسي و تماميت ارضي ايران باشد. اما منظور از كامل كردن وحدت ملي اين است كه در تمام مملكت زبان فارسي عموميت يابد، اختلافات محلي از حيث لباس، اخلاق و غيره محو شود، و ملوك الطوايفي كاملاً از بين برود. كرد و لر و قشقايي و عرب و تركمن و غيره با هم فرق نداشته، هر يك به لباسي ملبس و به زباني متكلم نباشند ...
به عقيده ما تا در ايران وحدت ملي از حيث زبان، اخلاق، لباس، و غيره حاصل نشود هر لحظه براي استقلال سياسي و تماميت ارضي ما احتمال خطر ميباشد. اگر ما نتوانيم همه نواحي و طوايف مختلفي را كه در ايران سكني دارند يكنواخت نماييم، يعني همه را به تمام معني ايراني كنيم، آينده تاريكي در جلو ماست.
آنها كه به تاريخ ايران علاقه دارند، آنها كه به زبان فارسي و ادبيات آن تعلق خاطر دارند، آنها كه به مذهب شيعه علاقمند هستند بايد بدانند كه اگر رشته وحدت اين مملكت از هم گسيخته شود هيچ باقي نخواهد ماند. پس همه بايد يكدل و يك صدا بخواهيم و كوشش كنيم كه زبان فارسي در تمام نقاط ايران عموميت پيدا كند و به تدريج جاي زبانهاي بيگانه را بگيرد. (زبان بيگاه همان زبانهاي كردي، بلوچي، لردي، تركمني ، تالشي، مازندراني، تركي، ازري، عربي و بطور كل زبانهايي است كه درايران تكلم ميشده است) اين كار ميسر نميشود مگر به وسيله تاسيس مدارس ابتدايي در همه جا، وضع قانون تعليم عمومي اجباري و مجاني و فراهم آوردن وسايل اجراي آن، تدريس زبان فارسي و تاريخ ايران ( در اينجا منظور اين بوده است كه تاريخ ملتهاي ايراني را كمرنگ و تاريخ سازي به نام ملت ايران كه همه فارس زبان هستند درست شود بعضيها معتقدند كه در اين دوران تخت جمشيد را بنا نهادنند) در تمام مملكت چاره اصلي و قطعي است ولي بعضي طرق ديگر هم كه در درجه دوم اهميت هستند به خاطر ما ميرسد و در شمارههاي آينده شرح خواهيم داد
.
مثلاً بايد به وسيله ساختن راههاي آهن روابط ارزان سريع ميان نقاط مختلف مملكت دائر نمود تا مردم شمال و جنوب، مشرق و مغرب بيشتر به هم آميخته شوند، بايد هزارها كتاب و رساله دلنشين و كم بها به زبان فارسي در تمام مملكت به خصوص آذربايجان و خوزستان منتشر نود. بايد كم كم وسيه انتشار روزنامههاي كوچك ارزان قيمت محلي به زبان ملي در نقاط دوردست مملكت فراهم آورد. تمام اينها محتاج به كمك دولت است و بايد از روي نقشه منظمي باشد. مي توان بعضي ايلات فارسي زبان را به نواحي بيگانه فرستاد و در آنجا ده نشين كرد و در عوض ايلات بيگانه زبان آن نقاط را به جاي آنها به نواحي فارسي زبان كوچ داد و ساكن نمود. اسامي جغرافيايي را كه به زبانهاي خارجي و يادگار تاخت و تاز چنگيز و تيمور است به اسامي فارسي تبديل كرد.
برچسب: ،