تفريحي سرگرمي

سومين جشنواره منطقه اي مطبوعات

 خليج فارس در زاهدان خاتمه يافت

از تاريخ ۱۸ لغايت ۲۱ آذرماه ۱۳۸۸ سومين جشنواره و نمايشگاه مطبوعات خليج فارس با حضور روزنامه نگاران استانهاي هرمزگان، بوشهر، خوزستان و سيستان و بلوچستان در زاهدان برپا شد. در اين جشنواره استان كرمان نيز به عنوان مهمان حضور داشت.

هر چند از ميان بيش از ۲۰ نشريه استان هرمزگان فقط ۷ نشريه در اين جشنواره شركت كردند اما باز هم نسبت به ساير استانها بجز استان ميزبان، بيشترين حضور را داشت و خوشبختانه خبرنگاران و روزنامه نگاران هرمزگاني در اين جشنواره نيز درخشيدند.

ضمناً دوستان خوبي نيز در زاهدان يافتيم كه بسيار با ارزش بودند. خوش به حال آنهايي كه آمدند و بد به حال آنهايي كه جرات نكردند به زاهدان بيايند. بسياري از خبرنگاران فكر مي كردند كه سيستان و بلوچستان آنقدر ناامن است كه ممكن نيست كسي سالم برگردد.

نشريه گامرون شماره ۱۹۰ منتشر شد

در اين شماره هفته نامه گامرون كه در ۸ صفحه به چاپ رسيده مطالب متنوعي از قبيل اخبار. حوادث. ورزشي. مصاحبه با مجتبي فرضي خواننده موسيقي پاپ هرمزگاني. گزارش برگزاري مراسم هفته بسيج در استان هرمزگان . صفحه كودكان و نوجوانان و شعر و ادب به چشم مي خورد.

اين نشريه به مدير مسئولي علي تيماس و سردبيري حسين فريدوني در بندرعباس انتشار مي يابد.

نشاني: بندرعباس- ص پ ۳۹۴۸/۷۹۱۴۵ تلفن تماس: ۶۶۶۳۷۱۰ - ۰۷۶۱          فاكس: ۶۶۸۰۰۸۸

توفان غم

لاله ها

پيراهني از جنس شب

                           پوشيده اند

چشمه ها

در اين كوير تشنگي

                         جوشيده اند

صبر كن...

اي روح باران صبر كن

من در اين توفان غم

                         جا مانده ام

لاله ها رفتند و

                  تنها مانده ام!

                             سروده: حسين فريدوني

 شماره ۱۸۷ نشريه گامرون منتشر شد

تازه ترين شماره هفته نامه فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي گامرون نشريه محلي استان هرمزگان روز ۱۸ آبان ۱۳۸۸ در ۸ صفحه با مطالبي متنوع منتشر شد. "بيكاري جوانان، تفاوتي با زلزله ۸ ريشتري ندارد" تيتر نخست اين شماره گامرون است.

با توجه به زمين لرزه اخير بندرعباس كه خسارات زيادي به بار آورد و باعث وحشت اهالي اين شهر گرديد و شايعاتي مبني بر آزمايش هسته اي در استان هرمزگان بر سر زبانها بود، از قول امام جمعه بندرعباس نوشته است كه زمين لرزه هيچ ربطي به آزمايش هسته اي ندارد.

در اين شماره از نشريه گامرون صفحه اي با عنوان "جوانان فردا" براي كودكان و نوجوانان نيز راه اندازي شده كه احتمالا مورد توجه بچه ها قرار خواهد گرفت. دوازدهمين مسابقه بزرگ تاليف كتاب نماز نيز در اين شماره به چاپ رسيده كه نويسندگان جوان مي توانند آثار خود را به ستاد اقامه نماز هرمزگان  ارسال كرده و از جوايز ارزنده آن بهره مند شوند.

نشريه گامرون به مدير مسئولي علي تيماس و سردبيري حسين فريدوني انتشار مي يابد. نشاني و شماره هاي تماس آن اين است: بندرعباس - صندوق پستي ۳۹۴۸ / ۷۹۱۴۵ - تلفن: ۶۶۶۳۷۱۰ فاكس: ۶۶۸۰۰۸۸

چگونه مي توان دسيسه ها را خاتمه داد؟

 13 آبان روز مبارزه با استكبار جهاني و روز دانش آموز را نيز مانند راهپيمايي روز قدس كمي متفاوت تر از سالهاي قبل پشت سر گذاشتيم و علي رغم تبليغات گسترده براي به انحراف كشاندن اهداف اين راهپيمايي از مسير اصلي آن، ديديم كه مردم هميشه در صحنه ما همچنان در دفاع از آرمانهاي انقلاب اسلامي محكم ايستاده اند.

هر چند در اين راهيمايي نيز عده اي از معترضين به نتايج انتخابات از فرصت استفاده كردند و شعارهايي بر خلاف معمول سردادند ولي مراسم به صورت باشكوه برگزار شد. معترضين به دولت، به دليل اينكه به آنها اجازه اعتراض نداده اند بعد از انتخابات از هر فرصتي براي رسيدن به مقاصد خود استفاده مي كنند و ظاهرا اين رويه تمام شدني هم نيست. آنها از هم اكنون خود را براي ماه محرم آماده مي كنند. چرا بايد اوضاع به گونه اي باشد كه مردم نتوانند با خيال راحت در مراسم راهپيمايي و عزاداري شركت كنند؟ معترضين در هر راهپيمايي عمومي شعارهايي بر خلاف روال هميشگي سر مي دهند كه با آرمانهاي امام (ره) و انقلاب اسلامي همخواني ندارد كه به نظر مي رسد از روي لجبازي است و خودشان هم اعتقادي به اين شعارها ندارند. آيا شعار (نه غزه نه لبنان، جانم فداي ايران) برازنده مردم ماست؟ دفاع از مظلوم وظيفه هر مسلماني است.  آنها به خوبي مي دانند آمريكا و استكبار جهاني همان دشمنان قديمي ما هستند و هرگز دست از دشمني با ما بر نمي دارند. ما نبايد به لبخندهاي مصنوعي آمريكا و انگليس و يا روسيه دل خوش كنيم. چون آنها هميشه به منافع خودشان مي انديشند. البته دولت قدرتمند جمهوري اسلامي هم نبايد از ابراز مخالفت عده اي از مردم واهمه داشته باشد. برخورد با قانون شكنان نيز بايد حساب شده باشد. مطمئنا همه معترضين يك هدف ندارند. بسياري از آنها فرصت طلب و ضد انقلاب هستند و حتي به توصيه هاي موسوي و كروبي هم بهايي نمي دهند. لذا همه را نبايد با يك چوب راند. استفاده از قوه قهريه در برخورد با همه معترضين بي فايده است.

قبلا  نوشتم و باز هم مي نويسم كه بگذارند مردم اعتراضات خود را در چارچوب قانون بيان و عقده هاي خود را خالي كنند. روانشناسان نيز اين روش را تاييد مي كنند. كاش دولت اجازه مي داد معترضين يكروز را با خيال راحت راهپيمايي كنند تا ما ببينيم تعدادشان چقدر است و چه خواسته اي دارند؟ بالاخره بايد اين اعتراضات يكروز به پايان برسد. مردم بي طرف از اين روند خسته شده اند. متاسفانه رنگ سبز كه يك رنگ ديني و اسلامي است به نماد مخالفت با جمهوري اسلامي تبديل شده و با كمال تاسف عده ديگري نيز آنرا رنگ لجن مي خوانند. مگر سبز يكي از رنگهاي پرچم مقدس ما نيست؟ مگر عزيزان سپاهي و نيروي انتظامي ما سبز پوش نيستند؟ پس بهتر است براي خنثي كردن اين نماد، در تجمعات همه از رنگ سبز استفاده كنند تا توطئه هاي آنان بي اثر گردد و رسانه هاي بيگانه هم سردرگم شوند.

پيداست كه معترضين به دليل اينكه دولت به آنها مجوز هيچگونه تجمعي نمي دهد از تجمعات و راهپيمايي هاي عمومي و رسمي براي بيان خواسته هاي خود استفاده مي كنند و اين روند امنيت ديگر شهروندان را به خطر مي اندازد. مردم دلسوز نظام و مسئولان اگر حساب شده عمل كنند مي توانند اين دسيسه ها را خاتمه داده و امنيت را به جامعه بازگردانند. در حال حاضر دكتر احمدي نژاد رئيس جمهور قانوني ايران است و بايد به وي فرصت داد تا براي همه مردم كار كند.

جنبش سبز در ايران چيست؟

اين روزها حتما نام جنبش سبز خيلي به گوشتان خورده. به نظر شما جنبش سبز چيست و از كجا آمده است؟

خدمت شما عرض كنم  در زمانهاي قديم كه خشكسالي شديدي در كشور پديد آمده بود جنبش سبز توسط عده اي اندك از مردم ايران آغاز شد. هدف از راه اندازي آن هم مقابله با پيامدهاي زيانبار خشكسالي و نجات حيوانات زبان بسته بود و هيچ ربطي هم به مسائل سياسي كه بيگانگان و استكبار جهاني آنرا مطرح كرده اند ندارد. طرفداران جنبش سبز جهت برطرف ساختن آثار خشكسالي اقدام به وارد كردن مقداري رنگ سبز از كشورهاي غربي كردند تا بر روي مزارع و دشتهاي خشكيده بپاشند و به طور مصنوعي دشت و دمن را سبز جلوه دهند. گاو و  گوسفندان گرسنه  وقتي چشمشان به زمينهاي سرسبز افتاد ابتدا خوشحال ولي با خوردن آن مسموم و تلف شدند. همين و بس...

گاز رساني به دهستان فداغ سرعت مي گيرد

در جلسه اي كه با حضور مهندس مومني مدير عامل گاز استان فارس در فرمانداري لارستان تشكيل گرديد، مقرر شد شركت گاز استان عمليات گازرساني به شهرهاي لطيفي، بيرم، جويم، بنارويه و روستاهاي مصوب سفر رياست جمهوري از جمله فداغ و خليلي را با سرعت بيشتري اجرايي نمايد.

به گزارش رسيده، در اين جلسه محتاجي فرماندار لارستان ضمن قدرداني از تلاش و پيگيري هاي شركت گاز فارس خواستار تسريع در اتمام علمك گذاري شهر لار و اتصال منازل به شبكه گاز شد.

مهندس مومني تاخير در روند اتمام پروژه را كمبود اعتبارات مورد نياز عنوان كرد.

در اين جلسه با عنايت به طرح نهضت آسفالت از سوي دولت نهم كه به شهرداري ها ابلاغ شده، شهرداري هاي مناطق شهري لارستان ملزم به پيگيري جذب اعتبارات تخصيصي شدند. ضمن اينكه شركت گاز و شهرداري هاي مربوطه هماهنگي لازم در حفر كانالهاي گازرساني شهري را به عمل آورند.

دهستان فداغ كه در تقسيمات جديد كشوري جزو بخش گراش محسوب مي شود با بيش از 5000 نفر جمعيت در فاصله 110 كيلومتري جنوب غربي لار حدفاصل گراش و بيرم واقع شده و داراي پتانسيل هاي بسيار خوبي است و گازرساني به آن مي تواند نقش موثري در رشد و توسعه  فداغ داشته باشد.

تحريم ها براي ايران نعمت است

مقامات و ملت ايران همواره بر حق مسلم خود در برخورداري از انرژي صلح آميز هسته اي تاكيد كرده و هرگز تسليم فشار قدرتهاي بزرگ شرق و غرب نخواهند شد. با اينكه دولتمردان جمهوري اسلامي ايران بارها اعلام كرده اند كه به دنبال ساخت سلاح هاي هسته اي نيستند و فقط مي خواهند از انرژي هسته اي در زمينه توليد برق و تحقيقات پزشكي استفاده كنند، جامعه جهاني قانع نشده و مرتباً بر عليه ايران جوسازي مي كنند. تاكنون تحريمهايي را بر ضد كشورمان اعمال كرده اند و نتيجه اي نگرفته اند. اكنون در صدد هستند كه تحريمهاي بيشتري را اعمال كنند. اما ملت قهرمان و انقلابي ما از هيچ يك از اين تهديدها و تحريمها هراسي به دل ندارد.

در سفر اخير دكتر احمدي نژاد به سازمان ملل، رئيس جمهور كشورمان به سئوالات متعدد خبرنگاران خارجي در زمينه برنامه هسته اي ايران پاسخ داد و جواب دندان شكني را به قدرتهاي زورگو دادند.

رئيس جمهور كشورمان گفتند: تمام موفقيتهاي هسته اي ايران در شرايط تحريم به دست آمده و اگر اين تحريمها نبود ما به خودكفايي نمي رسيديم.

 لذا تحريم ها براي ايران نعمت است. ايران اسلامي اكنون در مسير پيشرفت و ترقي قرار گرفته و راه بازگشتي نيست. به فرموده امام امت (ره) آمريكا و ديگر ابرقدرتها نيز هيچ غلطي نمي توانند بكنند.

خواهشي باراني

حجمي از حيراني ام، اي آسمان

پرسشي پنهاني ام، اي آسمان

لابلاي دفترم، يك برگ خيس

همچنان توفاني ام، اي آسمان

من صبورم، مثل قلب ريشه ها

خواهشي باراني ام، اي آسمان

ساحل از فرياد رودي خالي است

موجي از حرماني ام، اي آسمان

دستي از دريا به سويت مي رسد

وسعتي مرجاني ام، اي آسمان

حسي از ماندن شده پيراهنم

در عبوري آني ام، اي آسمان!

                                                        سروده: حسين فريدوني

بايد دشمنان واقعي انقلاب را شناخت

بي ترديد دوستداران واقعي انقلاب و نظام اسلامي از اوضاع سياسي كنوني كشور خوشحال نيستند و با نگراني به آينده مي نگرند. با يك عقلانيت و دور انديشي خوب مي شد از بسياري از وقايع پيش آمده پس از انتخابات دهم جلوگيري كرد. اگر مسئولان اجازه داده بودند كه معترضين در مكاني مناسب نظير ورزشگاه جمع شوند و هر چه فرياد دارند بزنند و عقده هاي خود را خالي كنند، همه چيز تمام شده بود. اما متاسفانه نشنيده گرفتن انتقادات و اعتراضات مردمي موجب شد كه فضاي دوستي و همدلي گذشته كمرنگ شده و جاي آنرا دشمني و كدورت پر كند. در چنين فضايي، هيچكس جرات اظهار نظر ندارد و كوچكترين انتقاد از مسئولان، به ضديت با نظام تعبير مي شود. سكوت هم كارساز نيست و موجب افسردگي و عقده خواهد شد كه خطرناك است. لذا بايد به مردم اجازه حرف زدن داد.

رهبر معظم انقلاب در ديدار اخيرشان با دولتمردان، آنها را به انتقاد پذيري بيشتر دعوت كردند. از اين رو اميد است رئيس جمهور و ديگر دولتمردان ما، اين رهنمودها را مدنظر قرار دهند و هر منتقدي را به ديده دشمن نگاه نكنند.

باور كنيم كه اختلافات بوجود آمده ناشي از سوء تفاهم و عدم انتقاد پذيري است و در فضايي دوستانه مي توان اين اختلافات را حل كرد. دامن زدن به اختلافات فقط به سود دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامي ماست. آنهايي كه از ابتداي پيروزي انقلاب، بناي مخالفت با نظام را گذاشتند و از هيچ توطئه اي در جهت سرنگوني انقلاب فرو گذار نكردند، امروز بسيار خوشحالند و براي رسيدن به هدف شوم خود لحظه شماري مي كنند. اگر اين روند تهمت و افتراه متوقف نشود، شايد دشمنان واقعي ملت دير يا زود به هدفشان برسند. پس تا دير نشده بايد فكري كرد. دلسوزان انقلاب و نظام اسلامي بايستي دشمني و كدورت را كنار بگذارند و به خاطر حفظ نظام و خون شهيدان، از منافع شخصي و گروهي خود بگذرند.

دشمنان قسم خورده انقلاب 30 سال است كه از راههاي مختلف در صدد ضربه زدن به انقلاب بوده و هستند و دشمني آنها چيز تازه اي نيست كه امروز، آن را به حوادث پس از انتخابات و جبهه اصلاحات ربط بدهيم.

ذات خبرنگاري مبتني بر بي طرفي است و من به عنوان يك خبرنگار از هيچ گروهي طرفداري نمي كنم اما حفظ دستاوردهاي امام راحل (ره) و شهيدان انقلاب كه امانتي در دست ماست را وظيفه خود مي دانم و نبايستي در قبال اتفاقات كشور بي تفاوت باشم. زيرا سكوت درباره برخي مسائل، خيانت به ملت است و امر به معروف و نهي از منكر نيز وظيفه هر مسلماني است.

پخش اعترافات دستگير شدگان حوادث پس از انتخابات از تلويزيون واكنشهايي را در بين مردم به دنبال داشت. به طور كلي نتيجه معكوس داشته است و باعث محبوبيت بيشتر اصلاح طلبان شده است. برخي از دستگير شدگان  به توطئه براي براندازي نظام اعتراف كردند كه نمي توان به طور كلي انكار كرد زيرا از اهداف ديرين دشمنان بوده و خواهد بود اما به عقيده مردم اين موضوع را نبايد به اصلاح طلبان نسبت داد. معترضين به نتايج انتخابات خواهان براندازي نظام نبودند، بلكه دشمنان، خود را در زير پرچم موسوي و كروبي پنهان كرده بودند تا از اين طريق به انقلاب ضربه بزنند. ممكن است برخي از اين دشمنان قسم خورده، خود را در زير پرچم احمدي نژاد نيز پنهان كرده باشند. بعيد نيست. همان طور كه رئيس جمهور حوادث كهريزك و كوي دانشگاه، را به نفوذي ها نسبت دادند. براي دشمن كه مهم نيست كداميك از جناح هاي كشور شكست بخورد. آنها يك نقشه جساب شده كشيده بودند كه ميان ياران انقلاب شكاف ايجاد كنند و متاسفانه اينبار موفق شده اند. مردم نمي توانند بپذيرند كه موسوي نخست وزير دوران امام (ره)، كروبي رئيس سابق بنياد شهيد و رئيس مجلس ششم، خاتمي رئيس جمهور دوران اصلاحات، هاشمي رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام  و سردار سازندگي و ناطق نوري رئيس مجلس پنجم و رئيس دفتر بازرسي نهاد رهبري كه همگي از ياران ديرين امام (ره) بوده اند، با دشمنان انقلاب متحد شده باشند كه براي براندازي نظام تلاش كنند. اين اتهامات ساخته و پرداخته دشمنان نفوذي است كه در ايام انتخابات خود را طرفدار اصلاحات مي دانستند و رفتارهاي خشونت آميزي نظير آتش زدن اماكن عمومي و ضرب و شتم ماموران نظامي و انتظامي از خود بروز مي دادند. مردم معتقدند بايد با اين گونه افراد به شدت برخورد شود. اما ياران انقلاب را نبايد مورد تعرض قرار داد. اينها سرمايه هاي نظام هستند. ملت سالها به اينها اقتدا كرده اند. برخي اظهار نظرهاي نسنجيده در مورد شخصيتهاي انقلابي و زجر كشيده باعث تاسف دوستداران انقلاب و باعث خوشحالي دشمنان است. آيا با حذف هاشمي، خاتمي، كروبي، موسوي و... مشكل حل خواهد شد؟ آيا پس از آن دشمنان ملت و نظام راه را هموارتر نخواهند ديد؟ با اينكار نه تنها مشكل حل نخواهد شد بلكه بسياري از دوستان انقلاب هم به دشمنان تازه اي براي انقلاب تبديل خواهند شد. مردم معتقدند بايد دشمن را به دوست و مخالف را به موافق تبديل كرد. بايد دشمنان واقعي را شناخت. بايد براي خروج از اين بحران عفو عمومي داد. بايد دادگاههاي غير علني براي دستگير شدگاه برگزار كرد تا جامعه به آرامش برسد. بايد به منتقدين دولت اجازه داد در تلويزيون با طرفداران دولت مناظره كنند. مردم ايران اهل منطق و گفتگو هستند و بالاخره با دليل و برهان مي توانند همديگر را قانع كنند. نيازي به اين همه دشمني نيست.  همه يك هدف دارند و آن هم خدمت به انقلاب و ملت است فقط راهها با هم فرق مي كند. عده اي از سمت راست و عده اي از سمت چپ حركت مي كنند. مهم اين است كه مقصد هر دو گروه مشترك است. بگذاريم هر كس آزاد باشد و از همان راهي كه دوست دارد حركت كند. توصيه اين حقير به دكتر احمدي نژاد اين است كه منتقدين را دوست خود بداند زيرا دوست واقعي كسي است كه مثل آيينه عيب ها و زيبايي هاي ما را به ما نشان دهد.